یادداشت های یه آسمونی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی مدتها تمنای سفر به نقطه ای ناشناخته و دور صبر و تحملی واسم نذاشته بود تا اینکه سفر رو شروع کردم . . . به امید شناخت ... به امید بزرگ شدن وسیع شدن به امید رسیدن . . . گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش . . .
هر کس به تماشایی رفته است به صحرایی
نوشته شده در پنج شنبه 87/6/28ساعت
10:32 صبح توسط وحید نظرات ( ) | |